جنگ نرم و فناوری

پیام های کوتاه
  • ۱۴ دی ۹۲ , ۱۸:۲۷
    hadeh
نویسندگان
center> قافلـه ی صبـر و بصـیـرت
با گذاشتن نظرات خودتون کمکم کنید در بهبود و روند بهتر وبلاگم از همتون که سر میزنید
ممنونم یا علی


دلت پاک باشه

خواهرم حجابت؟
گفت: دلم پاک است
 مگر می‌شود پاکی هزاران نگاه را بدزدی و دلت پاک باشد؟!

حالا چجوری میشه که قلب پاک از اجرای حکم دین سرپیچی می کنه؟

 این قلب از چه چیز پاکه؟ از گناه یا از اطاعت؟!

 نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْض‏ رو واسه همین دل پاکا گفتن دیگه

 قلب پاک که داری؛ پس چرا آلودگی جامعه و از هم پاشیدگی بنیان خانواده ها رو هیزم جهنم میکنی؟!

 حالا نمیشه قلب و ظاهرت با هم پاک باشه؟

 امام علی(علیه السلام) فرمودند: ایمان به قلب و زبان و عمل است.

 حواست به عملت باشه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۸:۴۴
sahba

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۸:۴۰
sahba

عمه، بابایم کجاست؟
اسارت دشوار و یتیمی دردی عمیق است. یک سه ساله، چگونه می تواند تمام رنجِ تشنگی و زخم تازیانه اسارت و از آن بدتر، درد یتیمی را به جان بخرد، آن هم قلب کوچکِ سه ساله ای که تپیدن را از ضربانِ قلب پدر آموخته و شبی را بی نوازش او به صبح نرسانده است. امّا... امّا او رقیه حسین است و بزرگی را هم از او به ارث برده است. رقیه پس از عاشورا، پدر را از عمه سراغ می گیرد و لحظه ای آرام ندارد، با نگاه های کنجکاوش از هر سو ـ تمام عشقش ـ پدرش را می جوید و سکوتِ عمه، سؤال او را بی جواب می گذارد و او باز هم می پرسد: «عمه، بابایم کجاست؟...»

رقیه و خواب پدر
سختی های اسارت، رقیه علیهاالسلام را به شدت می رنجاند و او یک سره بهانه بابا را می گرفت، شبی در خرابه شام و در خواب، پدر را دید، چون از خواب برخاست و چشم گشود، خود را در خرابه یافت و از پدر نشانی ندید. از عمه سراغ پدر را گرفت و زینب علیهاالسلام بسیار گریه کرد و رقیه علیهاالسلام نیز با عمه گریست. آن شب باز صدای عزاداری زنان اهل بیت بلند شد؛ مجلسی که نوحه سرایش رقیه علیهاالسلام بود. از سر و صدای اهل بیت، یزید از خواب بیدار شد و پرسید چه خبر است؟ به او خبر دادند که کودکی سراغ پدرش را گرفته است. یزید دستوری داد، سر پدرش را برای او ببرند.
این دستور یزید نشان از رذالت و شقاوت طینت او بود و برگی دیگر از دفتر مظلومیت های بی شمار اهل بیت را گشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۱۹:۴۴
sahba

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۰:۱۷
sahba

اولین اطلاعات پیرامون مبحث و موضوع فراماسونری عمدتا توسط فارسی زبانان ساکن هندوستان که با لژهای انگلیسی برخورد داشته اند ، نشر یافته است. میرعبداللطیف شوشتری و ابوالفتح الحسنی الحسینی سلطان الواعظین از آن جمله اند. و اما اولین فراماسونی که در ایران زیسته و به این سازمان گرایش یافت ، عسگرخان افشار رومی بوده است. او سفیر ایران در انگلستان بود و در همین کشور نیز به فراماسونری پیوست که پس از مدتی به مقام «استادی» رسید و مامور تشکیل شاخه آن در ایران شد. دومین ایرانی مطرح در پیوستن به فراماسونری ، میرزا ابولحسن خان ایلچی بود. او نیز از دولتیان بلندپایه قاجار و خواهرزاده میرزا ابراهیم کلانتر ، وزیر فتحعلی شاه بود. او در سال 1809 میلادی از سوی فتحعلی شاه به عنوان سفیر یا ایلچی نانوریت لندن را بدست می آورد و در سال 1810 به جرگه ماسونی می پیوندد و به «عالی جناب» شهره می شود.دیگر پیشگام فراماسونری در ایران را می توان میرزا صالح شیرازی کازرونی دانست که در سال 1815 همراه با دومین گروه از دانشجویان ایرانی اعزامی به خارج به انگلستان رفت و چهار سال در لندن بود و در همان سال به درجه «استادی» رسید. او همان است که با فن چاپ آشنا شد و به ایران آمد و انتشار نخستین روزنامه ایرانی با عنوان «کاغذ اخبار» ار شروع کرد.از میان نخبگان ایرانی که جذب فرماسونری شد . اولین لژ ایرانی را تحت نام «فراموشخانه» تاسیس نمود ، ملکم خان نظام الدوله بود که خود نخستین بار در سال 1857 به عضویت لژ «دوستی صادقانه» در پاریس در آمد و این در زمان ناصرالدین شاه بود.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۲ ، ۱۲:۱۶
sahba

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۲ ، ۲۲:۳۵
sahba

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۲ ، ۲۲:۳۲
sahba

مَـــن از ایـن مـی تـرسَــم کـه


دوســت داشتــن را


مثل مســواک زدن بَچـــه ها


بـه مـــن و تـــو تَذَکُــر بدهنـــد


" حسیــن پنـــاهـــی"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۲ ، ۱۸:۵۶
sahba

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۲ ، ۲۳:۲۷
sahba
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۲ ، ۲۲:۴۲
sahba